
پشت صحنه تولد ۱۲۰ میلیون کارت هوشمند
در بخش شرکت گردی ماهنامه پیوست میخوانیم :
استفاده از کارتهای هوشمند در سالهای اخیر به موازات افزایش خدمات الکترونیکی و بانکی رونق یافته است و شرکتهای تولیدکننده در این زمینه نیز تا جایی که تحریمها و معضلات گمرکی به آنها اجازه دهد پرتلاش در حال فعالیت هستند و به دلیل فناوری پایه بازار خودشان را به حوزههایی مانند سیمکارت و کارتهای شهری نیز گسترش دادهاند.
در این میان یکی از مدعیان گروه حصین است که زیر عنوان مجموعهاى از شرکتهاى آیتی فعالیت خود را از سال ۱۳۸۳ در تهران آغاز کرده و شهرتش بیشتر در زمینههایى همچون بانکدارى الکترونیکی، خدمات پرداخت و راهکارهاى موبایلى است. شرکتگردی مفصل هلدینگ حصین را نیز میتوانید در شماره ۴۱ ماهنامه پیوست در دیماه ۱۳۹۵ مطالعه کنید. اما یکی از شرکتهای هلدینگ حصین که در سالهای اخیر توانسته با پیشرفت و آمارهای قابل توجهی مسیری رو به رشد را در پیش گیرد «کارخانه تولید حصینگستر پردیس» است؛ کارخانهای که با کشف نیازهای بازار و افزایش چشمگیر تقاضا در حوزه سیمکارت و کارتهای هوشمند بانکی در سال ۹۴ در پارک علم و فناوری پردیس با تمرکز بر تولید کارتهای هوشمند راهاندازی شد. با توجه به گستردگی فعالیتهای هلدینگ حصین از سال ۹۵ کلیه مسئولیتهای تولید کارت هوشمند و نرمافزارهای مرتبط به حصینگستر پردیس واگذار میشود و این شرکت نیز با استفاده از پتانسیلهای موجود در فرایندهای تولید کارت هوشمند اعم از تولید سختافزار و نرمافزار، شخصیسازی نرمافزاری و سختافزاری کارت به خودکفایی میرسد.
تولید و تامین بیش از ۱۲۰ میلیون عدد کارت هوشمند طی این مدت موجب شده است حصینگستر پردیس اکنون بزرگترین تولیدکننده و تامینکننده کارت هوشمند کشور به شمار رود. در حال حاضر ظرفیت تولید کارت هوشمند کارخانه این شرکت ماهانه به میزان پنج میلیون و ۵۰۰ هزار عدد، ظرفیت ماهانه بارگذاری OS تعداد یک میلیون و ۵۰۰ هزار عدد کارت، شخصیسازی نرمافزاری هفت میلیون و ۵۰۰ هزار عدد و شخصیسازی سختافزاری (لیزر) شش میلیون کارت بوده که به گفته مدیران این مجموعه با توجه به معماری سیستم، شخصیسازی (personalization) افزایش ظرفیت تا چند برابر این تعداد نیز امکانپذیر است.

در کوچههای نوآوری
شرکتگردی این ماه را در فضایی خارج از شلوغیهای تهران در پردیس گذراندیم. ما مهمان شرکت حصینگستر پردیس در پارک فناوری پردیس بودیم. محیطی فناورانه که حتی نام کوچهها و خیابانهایش به نامهایی چون نوآوری و دانش آراسته شده بود. فضایی که با ساختمانهای بلند و پیچیده شرکتهای حوزه تکنولوژی خواسته یا ناخواسته ما را به فضایی مدرن و فناورانه دعوت میکرد. ساختمان حصینگستر نیز در محیط سرسبز پارک فناوری پردیس در خیابان دوازدهم نوآوری قرار داشت. ساختمانی بلند با شیشههای دودی که به محض ورود به لابی انواع کارتهای متنوع، کارتهای بانکی، سیمکارتها و کارتهای سوخت تولیدشده در کارخانه را در ویترینی به رخ بیننده میکشید. همه چیز نشان از آن داشت که قرار است شاهد پشت صحنه تولد و حیات کارتهای هوشمند باشیم.
بومیسازی، ترفندی هوشمندانه در شرایط سخت
سیدمحمد حمزه خردمند از سال ۱۳۸۸ مدیر فروش هلدینگ شرکت حصین و از سال۱۳۹۴ مدیرعامل حصینگستر پردیس است. او انگیزه راهاندازی این کارخانه را پاسخگویی به نیاز روزافزون کشور به تولید کارتهای هوشمند و سیمکارت میداند. در واقع حضور حصین در بازارهای نرمافزاری بود که آنها را متوجه این موضوع کرد که نیازهایی در سیستمهای مختلف کشور از جمله سیستم بانکی وجود دارد. مشاهده آمار و ارقام رو به رشد تعداد کارتهای بانکی در کنار تجربه ۱۶ساله آنها در حوزه بانکداری و نرمافزاری به حصین این امکان را داد که بازار بالقوه در زمینه کارتهای هوشمند را شناسایی کند و از فرصت بهدستآمده بهرهمند شود: «اما تشدید تحریمهای بینالمللی هر لحظه کار را برای همه تولیدکنندگان و تامینکنندگان داخل دشوارتر میکرد و اینجا بود که دریافتیم در کنار اتکا به توان تولید داخلی و ظرفیت کارخانه خود، سایر مزیتهای رقابتی ما از جمله سابقه طولانی در حوزه تولید نرمافزار و سختافزار، تامین ملزومات اولیه تولید و قدرت مذاکره و بازرگانی خارجیمان میتواند چالشهای پیش رو را به پله رشد برای ما تبدیل کند. ما در شرایط تحریم مجبور بودیم اقتصاد مقاومتی را سرلوحه کارمان قرار دهیم و از بومیسازی و خودکفایی برای گذر از شرایط دشوار فعلی استفاده کنیم.»

آهسته و پیوسته
داشتن OS (سیستمعامل) بومی، بومیسازی دانش تولید کارتهای SAM، تولید انواع اپلت و نرمافزارهای سامانههای کارت هوشمند در پروژههای ملی و شرکت در مناقصههای کوچک و بزرگ همه و همه توانست در اعتباربخشی به جایگاه فعلی حصین نقش بسزایی داشته باشد. از سویی دیگر مزایای متعدد کارتهای هوشمند در مقابل کارت مغناطیسی و با گرایش مردم به استفاده از خدمات الکترونیکی هرروزه به دایره تنوع فعالیتهای حصینگستر افزوده شد. روندی که به گفته خردمند به این سادگیها نبوده است: «ما به عنوان یک شرکت کاملاً خصوصی در کنار رقبایی که بسیاری از آنها دولتی یا خصولتی بودند در سالهای ابتدایی و در آغاز کار باید با پروژههای کوچک شروع میکردیم. پس از تامین ۵۰۰ هزار کارت هوشمند بانک ملت، کارت هوشمند سلامت و کارتهای هوشمند بانک مسکن، ما به این تجربه دست پیدا کردیم که با توجه به توان بالای نرمافزاریمان، خودکفایی در تولید سختافزار جایگاه رقابتی ما را تثبیت خواهد کرد. با برنامهریزیهای هوشمندانه و نکاتی چون دقت در مدیریت شیفتهای نیروهای انسانی بود که ما توانستیم در کنار تولید انبوه و باکیفیت، تامینکننده نیز باشیم.»
خردمند به میزان سفارشهای شرکتهایی مثل همراه اول و رایتل در زمینه تولید سیمکارتها که با توجه به نیازسنجیهای دقیق در مناقصات شرکت میکنند، به عدم تمایل بسیاری از بانکها در خصوص سفارش کارتهای هوشمند و همچنان رغبت به استفاده از کارتهای مغناطیسی نیز اشاره کرد.
این موضوع مشخص است که کارتهای هوشمند در قیاس با کارتهای مغناطیسی از امنیت دادهای بسیار بالایی بهرهمند هستند و قابلیت پرداخت آفلاین (مثل کردیتها و کارتهای اعتباری) و تقسیط را هم دارند. همچنین کارتهای هوشمند مبتنی بر استاندارد EMV علاوه بر داشتن تمامی ویژگیهای یک کارت پرداخت به دلیل وجود حافظه و CPU میتوانند برنامههای متنوعی چون کیف پول الکترونیکی و باشگاه مشتریان را که باعث جذب مشتری میشوند در خود ذخیره کنند. در واقع قابلیتهایی که روی کارتها پیشبینی میشود بنا بر استفاده موسسات کاملاً متفاوت است.
خردمند با ذکر چند مثال مزایای استفاده از کارت هوشمند در زندگی روزمره را متذکر شد؛ مثل پروژه تامین کارت هوشمند بانک مسکن که از پروژههای شرکت حصین بوده است. از جمله قابلیتهای هوشمند بودن این کارت این است که امکان تقسیط بازپرداخت وام را برای کاربر فراهم میکند. یا کارتهای هوشمند حکمت کارت که امکان استفاده از بن کارمندی، اعمال تخفیف روی سبد خرید، تقسیط مبلغ خرید، و کسر اقساط از حقوق همگی در این کارت مهیا است: «اما حقیقت این است که هزینه سوئیچینگ و تغییراتی که بانکها برای کارتهای هوشمند بایستی بپردازند سنگین است و احتمالاً فعلاً برای آنها صرفه اقتصادی ندارد. قطعاً در سایر کشورها نیز به مرور زمان کارتهای هوشمند جایگزین کارتهای مغناطیسی شدهاند. ضمن اینکه کارتهای هوشمند در روند جلوگیری از کلاهبرداری و افزایش اعتماد مشتریان به شبکه بانکی بسیار موثرند.»
در ادامه خردمند برایمان گفت که چگونه توانستهاند در کنار پیروزی در مناقصهها اعتبار شرکت را با تحویل بهموقع سفارشات حفظ کنند و آن را ارتقا بخشند: «برای مثال در نمایشگاه بانکداری الکترونیکی در بیستم اسفند ۹۷ و در خلال گپ و گفت در غرفه حصین، یکی از اپراتورهای تلفن همراه کشور مشکل تاخیر یکساله پیمانکار سیمکارت خود و مشکلات ناشی از آن را مطرح کرد. ما ظرف مدت یک ماه توانستیم مواد اولیه مربوط به یک میلیون سیمکارت را تامین، تولید، شخصیسازی نرمافزاری و سختافزاری کنیم و به این شرکت تحویل دهیم. همواره مدیریت هوشمند منابع و نیروهای انسانی دغدغهمند بودهاند که ما را به اهداف شرکت نزدیک و نزدیکتر کردهاند.»
حصین و ایجاد اشتغال
خردمند ایجاد اشتغال و توجه به نیروی انسانی را یکی از عوامل بسیار مهم در رشد و بلوغ حصین میداند: «یکی از جذابیتهای تولیدکننده بودن که شاید بتوان نام آن را عرق ملی گذاشت ایجاد اشتغال و استفاده از توان و تخصص نیروهای بومیدر کسب و کار است. جذب نیروی انسانی متخصص و تلاش برای نگهداشت نیرویهای نخبه در کشور و جلوگیری از مهاجرت استعدادها، در تمام بخشهای هلدینگ حصین چه در بخش B2B و چه در بخش B2C این شرکت، همواره مورد توجه بوده است.»
خردمند معتقد بود سالها کار کردن با چراغهای خاموش و فعالیتهای B2B در بسیاری مواقع موجب شده تنوع فعالیتهای حصینگستر دیده نشود، در حالی که پتانسیل شرکت برای عرضه محصولات، متنوعتر و فراتر از چیزی است که اکنون در حال ارائه است: «در کنار توانمندی بازرگانی خارجی در حوزه تامین کالا، ما با پیشنهاد قیمت منصفانه و رقابتی، ارائه کیفیت بالا با زمان تحویل مناسب، توانستهایم میلیونها کارت هوشمند را در همین کارخانه با مدیریت هوشمند و استفاده از توان داخل تولید و شخصیسازی کنیم. تولید کارتهای هوشمند احراز هویت SAM در واقع یک سختافزار امنیتی در ابعاد بسیار کوچک است که حصینگستر در راستای خودکفایی تولید کارت هوشمند به آن دست یافته. این محصول که قبلاً از شرکتهای خارجی تامین میشد توسط حصینگستر بومیسازیشده است و به این ترتیب امکان اضافه کردن قابلیتهای جدید به این سختافزار امنیتی بر اساس نیازهای کشور وجود دارد.»

فرزندی به نام حصین
تولید بیش از ۱۲۰ میلیون کارت هوشمند و مدیریت شیفتها و زمانبندیای که خردمند از آن سخن میگفت ما را برای شنیدن حرفهای مدیر تولید کارخانه وحید مولایی آماده میکرد. مردی که به گفته خودش، آغاز به کار او در کارخانه با تولد فرزندش متقارن بوده و هر روز دیدن رشد کارخانه تولید حصین، مثل رشد فرزندش برایش جذاب و شیرین است: «فعالیت من در حصین از اولین روز راهاندازی کارخانه با پروژه سیمکارتهای همراه اول آغاز شد. در حال حاضر تولید انواع کارتهای بانکی، نسل جدید کارتهای سوخت و انواع کارتهای هوشمند نیز در حیطه فعالیت حصین قرار دارد و اکنون ما به عنوان یکی از بزرگترین تولیدکنندگان و تامینکنندگان کارت هوشمند در کشور شناخته شدهایم.»
نیروهای خط تولید، کنترل کیفی و واحد شخصیسازی در کنار یکدیگر و با همکاری تنگاتنگ پروژههای حصین را پیش میبرند. به گفته مولایی، فعالیت کارکنان کارخانه در هر زمان از شبانهروز به محض رسیدن بارها از گمرک آغاز و مناقصههایی که حصین در آنها برگزیده میشود بزرگ یا کوچک با شیفتبندی متناسب با پروژه در زمان مقرر، تحویل کارفرما میشود: «ما دستگاهها و نیروی انسانی را بنا بر زمانی که برای تحویل کار در اختیار داریم تنظیم میکنیم و حتی در برخی از ماهها هنگام پروژههای سنگین در شیفتبندیهای ۲۴ساعته کار میکنیم. تکنولوژی و تمامیبرنامههای دستگاههای ما بومیسازی شده است و قادریم مشکل قطعات سختافزاری و گرههای نرمافزاری دستگاههای تولید کارخانه را خودمان مستقل از سازنده خارجی، در داخل مرتفع کنیم.»
با وحید مولایی برای دیدن بخشی از چرخه تولید وارد خط تولید شدیم. کار اپراتورها به خاطر کرونا بسیار سخت شده و آنها با دستکش و ماسک مشغول فعالیت بودند. اگر بخواهم خلاصهای از تولد یک کارت هوشمند یا سیمکارت در کارخانه حصین به دست دهم، این بخش شامل چند دستگاه چیپگذاری ماژول و دستگاه کامپکت بود که هر دستگاه عملیات سوراخکاری (Milling) چیپگذاری (Embedding) را انجام میدادند. در واقع در مرحله سوراخکاری، با توجه به مشخصات چیپ، مکان قرارگیری آن روی کارت به میزان مشخصی سوراخ شده و در مرحله چیپگذاری، محل قرار گرفتن چیپ روی کارت توسط دستگاه چسبکاری شده و سپس با اعمال درجه حرارت و فشار مشخصی، فرایند پرس گرم و پرس سرد انجام میگیرد تا چیپ به بدنه کارت متصل شود. برای سیمکارتها نیز پانچ مخصوص سیمکارت انجام میشود. همان بخش ملموسی که در زمان خرید سیمکارتها و قرار دادن آن در گوشیهایمان با آن مواجه میشویم؛ سایزهای Micro، Nano، ۲.FF. کارتها در این مرحله از جنبه کنترل کیفیت در دو مرحله بررسی میشوند. بعد از این بخش، کارتها وارد واحد شخصیسازی میشوند.

واحد کنترل کیفیت و شخصیسازی
مدیر واحد کیفیت و شخصیسازی در کارخانه تولید حصین اسماعیل شهریاری است. او که از سال ۹۰ به هلدینگ حصین پیوسته از سال ۹۴ در این سمت فعالیت میکند. این واحد شامل چهار زیرمجموعه به نامهای واحد کنترل کیفیت، واحد شخصیسازی نرمافزاری، واحد شخصیسازی سختافزاری (لیزر) و واحد آزمایشگاه تست فیزیکی کارت هوشمند است و از میان این بخشها، واحد شخصیسازی و کنترل کیفیت نهایی تنها بخشهایی هستند که کارکنان آن را فقط خانمها تشکیل میدهند: «در حال حاضر منحصراً کارمندان خانم در این بخش فعالیت میکنند و نتیجهای که ما از تجربه دورههای گذشته به دست آوردهایم این است که از لحاظ آماری، دقت و سرعت عملکرد خانمها در حوزه کنترل کیفیت در مقایسه با آقایان بیشتر بوده است.»
در واقع واحد شخصیسازی عملیات دادن اطلاعات منحصر به فرد و شخصی مورد نیاز به کارتهاست و مجموعه لیزر و اپلتگذاری واحد شخصیسازی را تکمیل میکنند. در بخش شخصیسازی سختافزاری اطلاعات مورد درخواست مشتری روی بدنه کارت با لیزر حک میشود. مزیت لیزر شدن اطلاعات روی کارت، ماندگاری طولانی آن روی بدنه کارت است. در بخش اپلتگذاری نیز نرمافزارهای مورد نیاز روی کارت هوشمند بارگذاری میشود و کابردهای جدیدی را به آن اضافه میکنند. اپلتهای هر کارت بنا بر کاربری آن کارت متفاوت است؛ برای مثال نسل جدید کارتهای هوشمند سوخت تولید شرکت حصین دارای پنج اپلت کاربردی هستند که در حال حاضر تعدادی از آنها روی کارتهای هوشمند سوخت فعالاند که عبارتاند از: شناسایی امن، سوختگیری، پرداخت، باشگاه مشتریان، و کیف پول.
بخش شخصیسازی هم مانند سایر بخشهای اجرایی کارخانه تعطیلی ندارد و به محض دریافت پروژه، شیفتها برای تحویل بهموقع انجام میشود. شهریاری معتقد است استفاده از نیروی انسانی در کنار مزیت ایجاد اشتغال برای کارکنان بر روند موفقیتهای حصینگستر تاثیر بسزایی داشته است: «برخلاف تصورات که خطای نیروی انسانی در مقایسه با ماشینآلات بیشتر است، در عمل همیشه چنین نیست. اگر قطعهای از یک دستگاه دچار خرابی شود، خط تولید به خواب میرود. در حالی که کار با نیروی انسانی بسیار منعطفتر و کاراتر است. ما در زمانهای مورد نیاز به راحتی تعداد اپراتورها را افزایش میدهیم و از طریق شیفتبندی ظرفیت شخصیسازی را بالا میبریم؛ یعنی به معنای مطلق کلمه در زمان نیاز جهادی کار میکنیم، اما دغدغه ما بیشتر از کمیت روی کیفیت است. ما استانداردهای ایزو را به عنوان حداقل سطح کیفی مد نظر قرار میدهیم و با اعمال چندین مرحله کنترل کیفی حین تولید و کنترل کیفی نهایی، میکوشیم عملکرد و خروجی بالاتر از حد استاندارد داشته باشیم.» تقسیم کار به جزئیترین بخش ممکن، رعایت استانداردهای ایزو از ابتدای تولید، کنترل مکرر و نهایی محصولات و استفاده از آزمایشگاه تست فیزیکی بخشی از کارهایی است که واحد شخصیسازی برای اجرای پروژه به دقیقترین شکل ممکن انجام میدهد.
کلیه دستگاهها و نرمافزارهای واحد شخصیسازی نیز از سوی مهندسان حصینگستر ساخته و طراحی شده است و به قول شهریاری از صفر تا صد این واحد بومیسازی شده و با دانش و امکانات داخل مجموعه به انجام میرسد: «توان نرمافزاری حصین در حوزه امنیت در پروژههای مختلف سنجیده شده است و کلیه فرایندهای مرتبط با امنیت کارت هوشمند، اعم از شخصیسازی، پیششخصیسازی، کلیدگذاری و مدیریت کلید در محل کارخانه حصین، کاملاً امن و بومیصورت میپذیرد و ما در این زمینه به خودکفایی رسیدهایم.»


متناسب نبودن قوانین با شرایط تحریم
اما قصه فقط خودکفایی و تولید بومیو امتیازاتی از این قبیل نیست؛ مثلاً وحید مولایی برایمان شرح داد که در هر ساعت از شبانهروز که بار برسد تولید را آغاز میکنند. اما گمرک مشکلات عدیدهای بر سر راهشان قرار میدهد و چیپهایی که به دلیل تحریمها با سختیهای بسیار وارد ایران میکنند اینجا مشکل ترخیص پیدا میکند. خردمند هم از قوانینی حرف میزد که با شرایط تحریم سازگار نیست. او از قوانین بیمه، قوانین مالیاتی و گمرکات که با شرایط یک کشورِ در تحریم، سازگاری ندارد گلهمند بود. او عقیده داشت شرایط اقتصادی نامساعدی دامنگیر تولیدکنندگان و تامینکنندگان شده و عدم درک متقابل از جانب شرکتهای بیمه و تامین اجتماعی شرایط بد را وخیمتر میکند: «اینکه سرمایهای به جای توسعه در تولید صرف خرید ویلا در کشورهای همسایه شود نشان از سوءمدیریتی دارد که اگر اصلاح نشود تولیدکنندگان بیشتری را به دلسردی و خروج از بازار یا به ورطه ورشکستگی میکشاند. ما همیشه برای کار آمادگی لازم را داریم و تا نهاییترین بخشها به خودکفایی رسیدهایم اما مواد اولیهای که در ایران امکان ساختشان وجود ندارد و با معضل تحریم به دشوارترین حالت به واسطه دوستان و همکارانمان از کرهجنوبی و تایوان تامین میکنیم تا مدتهای نامعلوم در گمرک میماند. همین مساله بارها پروژههایی را که با قیمت مصوب در مناقصهها برنده شدهایم به دلیل نوسانات ارزی با زیانهای هنگفت مواجه کرده است.»
خردمند سیکل معیوب مناقصه شرکتهای دولتی را به نبود تبصرههای مناسب در قراردادها مربوط میداند. مصوبههایی که نه شرایط تحریم را در نظر میگیرند و نه نرخ ارزی که ناگهان بسیار بالا میرود: «تعدیل قراردادها آنقدر مبحث سنگین و پردردسری است که شرکتهای دولتی گاه بعد از یک سال و با تغییرات ارزی که خود نیز درگیر آن هستند، به دلیل موانع قانونیای که بر سر راهشان است قادر به انجام آن نیستند. در این شرایط ما نیز به عنوان تولیدکننده و تامینکننده، هم در صورت فسخ قرارداد و هم پایبندی به قرارداد، دچار زیانهای هنگفت خواهیم شد. در واقع اینجا چند تبصره حمایت قانونی از کسبوکارهای تولیدی میتواند راهگشا باشد ولی افسوس کسی به فکر چاره نیست.»
در واقع خردمند از جریان خودتحریمیصحبت میکرد. معضلات نگرانکنندهای که فعالان حوزه تکنولوژی را دچار ضرر و آشفتگی کرده است. او تلاش و همت سرمایهگذاران و سهامداران دغدغهمند و متعهد هلدینگ حصین را عاملی میداند که حصینگستر پردیس را همچنان باانگیزه در این بازار آشفته نگه داشته است: «اما با توجه به شرایط سخت موجود نتیجه گرفتیم باید از پوسته درونگرایی خارج شویم و تنوع فعالیتهای گسترده حصین را در مسیر روشن دید مخاطبان قرار دهیم؛ مثلاً اینکه بانکها و سازمانهای مالی ما را فقط به عنوان تولیدکننده کارت بانکی میشناختند و از تولید سیمکارت در کارخانهمان مطلع نیستند یا از طرف دیگر شبکه پرداخت، از توان نرمافزاری حصین، نرمافزار اینترنت بانک، ارائه راهکارهای امنیت HSM بومیو قدرت سختافزاری حصین در این حوزه بیخبر است. البته ما در زمینه اطلاعرسانی نیز ضعف داشتهایم.» حصینیها به خاطر همین موضوعات از ابتدای سال ۹۹ تصمیم گرفتهاند با یک تیم حرفهای برندینگ و روابط عمومیبه فعالیتهایشان قوت و رنگ و لعاب بیشتری ببخشند.

در برابر نور
مصطفی مصطفوی مدیر برندینگ و روابط عمومیهلدینگ حصین است که از سال ۹۲ به عنوان مدیر تبلیغات مایکت همکاری با این مجموعه را آغاز کرده. با توجه به پیشینه رسانهای و کارنامه قابل دفاع مصطفوی، او از ابتدای سال ۹۹ در این سمت مشغول فعالیت شده است؛ مردی که قرار است زوایای پنهان جامانده از موفقیتهای حصین را برای مخاطبان روشن کند: «حصین از اوایل دهه ۹۰ وارد فضای B2C شد اما گویا کولهبار تجربیات B2Bها که عملاً عادت به کار کردن با چراغهای خاموش دارند به این فضا هم کشیده شد. همین روند باعث شد استارتآپها و شرکتهای عضو حصین که حالا دیگر نه زیرمجموعه بلکه خواهرخواندهی یکدیگرند با اینکه به مرحله رشد و موفقیت هم رسیده بودند ناخودآگاه با همان فرهنگ در حال فعالیت در تاریکی باشند و پیشرفتشان به دلیل وجود فضای خاموش رسانهای دیده نشود.»
از حرفهای مصطفوی چنین برمیآمد که در واقع تیم جدید روابط عمومیبا تغییر رویکرد در این حوزه روی کار آمده است تا از این پس فعالیت بخشهایی که با کاربر مستقیم روبهرو هستند برای مخاطبان به خوبی شناخته شود. او معتقد است حالا دیگر مایکت اپاستوری است که با ۲۰ میلیون کاربر فعال به رکورد بسیار خوبی رسیده؛ ترابرنت، گوشی شاپ، طاقچه، مگنت، گارانتی ویرا و غیره باید با رویکرد B2C و استراتژی تفکیکشده از B2Bهای حصین کار کنند: «ما به خاطر همین موضوعات برنامهای در مورد استارتآپهای جدید نخواهیم داشت و این فعالیت را طی پنج سال آینده محدودتر خواهیم کرد و روی معرفی و گسترش تواناییهای استارتآپها و شرکتهای فعلیمان متمرکز خواهیم شد. به طور حتم رویکرد ما در آینده به شدت با تغییر سیاستها در حیطه برندینگ و روابط عمومیشرکت و با میل به برونگرایی همراه است.»

حصینگستر در برابر آینده
خردمند درباره برنامههای آینده حصینگستر پردیس هم گفت که باید محصولات خود را در حوزه نرمافزار و سختافزار به شکلی توسعه دهند که بتوانند بعد از طی یک بازه زمانی از طریق صادرات در بازارهای بینالمللی توان رقابت داشته باشند: «اصلیترین چشمانداز بلندمدت ما صادرات و فروش محصولات نرمافزاری و سختافزاری در حوزه کارتهای هوشمند و بانکداری الکترونیکی است. افزایش ظرفیت تولید و استفاده از پتانسیلهای موجود نیز چشمانداز کوتاهمدت ما در این زمینه قلمداد میشود.»